اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۰۹:۵۰
اذان ظهر ۱۲:۰۲:۱۹
اذان مغرب ۱۹:۳۰:۵۴
طلوع آفتاب ۰۴:۵۲:۳۶
غروب آفتاب ۱۹:۱۰:۲۰
نیمه شب ۲۳:۱۰:۳۵
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۵/۰۱/۰۹ - ۱۲:۴۲
نگاهی به "کرید" فیلم تازه استالونه بررسی می‌کند:‏

چرا ژانر اکشن در سینمای ایران مهجور ماند؟

از اواخر دهه هفتاد از یک طرف با راه افتادن نوعی سینمای دختر-پسری که سنگ بنایش را مدیران فرهنگی تساهل و تسامح گذاشتند و از سوی دیگر رواج انواعی از کمدی‌های مبتذل در سینمای ایران، ژانر اکشن رفته رفته مهجور شد.

چرا ژانر اکشن در سینمای ایران مهجور ماند؟

سالهاست که در سینمای ایران دیگر تولید فیلم اکشن به معنای واقعی آن و با درنظر گرفتن الزامات ژانر محلی از اعراب ندارد. همین حالا در اکران نوروزی فیلمی به نام "بادیگارد" را داریم که برخی از سکانسهای آن اکشن هستند اما اینکه در سینمای ایران فیلمی در ژانر اکشن تولید شود به سالها پیش بازمیگردد یعنی زمانی که جمشید هاشم پور در دوران اوج فعالیتش قرار داشت و در آثار مختلفی در گونه اکشن از "یوزپلنگ" و "عقرب" و "افعی" گرفته تا "نیش" و "گروگان" و "جوانمرد" و  "آخرین خون" بازی می کرد.

از اواخر دهه هفتاد از یک طرف با راه افتادن نوعی سینمای دختر-پسری که سنگ بنایش را مدیران فرهنگی تساهل و تسامح گذاشتند و از سوی دیگر رواج انواعی از کمدی های مبتذل در سینمای ایران، ژانر اکشن رفته رفته مهجور شد.

البته که در ایجاد این وضعیت آن مدیران سینمایی دهه شصت که سعی زیادی کردند کارگردانان را به سمت نوعی سینمای روستازده(!) بی بو و خاصیت سوق دهند که با نمایش کمبودهای ایران قصد دارد از جشنواره های آن طرفی دلبری کند هم کم تقصیر نداشتند.

*سیاستهایی که اکشن سازان را تحقیر کرد...

آن مدیران تا توانستند تجاری سازان سینمای اکشن را تحقیر کردند و حداقل امکانات را از آنها دریغ کردند و ثمره این آسیب به دهه های هشتاد و نود رسید تا جایی که نه فقط در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر حتی یک اثر اکشن هم وجود نداشت که مطلوبترین فیلم این جشنواره از حیث آرای داوران اثری بود کاملا برآمده از همان سینمای سیاه‌زده ای که در دهه شصت وامهای "قرض الپس‌نده"(!!!) برای حمایت از آن فراوان پرداخت می شد.

در این سالها نه تنها لیدران اکشن در سینمای ایران و از جمله بازیگری چون جمشید هاشم پور سر از ملودرامهای بی کیفیت و جنایی های نفروش سر برآورد که کارگردانان تجاری ساز سینمای ایران و دفاتر تولیدی که زمانی برای ساخت اکشن تمایل نشان می دادند هم ترجیح دادند به سمت همان سینمای کمدی سطحی بروند که بیشتر از سینمای کمدی وامدار کمدیهای نود شبی تلویزیونی بود.

*استالونه همچنان راکی است

در این اوضاع اما در سینمای هالیوود همچنان نمادهای اکشنی چون سیلوستر استالونه حضور دارند که به فعالیت می پردازند. تازه ترین فیلم اکران شده ای که استالونه 69 ساله در آن ایفای نقش کرده "کرید/ creed" نام دارد.

فیلمی که در لغت به معنای "کیش"، "مرام" و "عقیده" است اما در فیلم، نام خانوادگی "دونی" است؛ جوانی که پدرش را به واسطه درگیری در مسابقات بوکس از دست داده ولی سودای مشت زنی پسر را رها نمی کند تا جایی که موقعیت شغلی مطلوبش را رها کرده و به دل مسابقات مشت زنی می رود.

استالونه پیر-بلحاظ سنی باید استالونه را پیر قلمداد کنیم وگرنه در ظاهر، قامتی میانسالانه دارد- در "کرید" که یک اکشن-ورزشی هالیوودی خالص است نقش مربی "دونی" را ایفا کرده است؛ استالونه در اینجا همان "راکی" است. همان راکی بالبوآیی که سالها پیش و در میانه دهه هفتاد میلادی با ارائه اولین قسمت از مجموعه فیلمهای "راکی" خلق شد و در طی سالیان همچنان به حیات خود امتداد داد تا به "کرید" رسید.

*یک خط داستانی ساده و نه رویایی

"کرید" خط داستانی ساده ای دارد که در دل تمرینات و مسابقات بوکسی می گذرد که هسته اصلی آنها ایجاد تعلیق و کارگردانی درست نماهای اکشن از نوع ورزشی اش است. همچنان تقطیع سریع حین مسابقه و پیش بردن آن برخلاف پیش بینی و عادت تماشاگر است که ریتم فیلم را شکل می دهد و همچنان این یک کهنه سوار است که با قرارگیری کنار یک جوان هم اسباب خاطره بازیهای خویش را فراهم می کند و هم قهرمانی شبیه خود خلق کرده و به سینمایی می دهد که مصرف کنندگانش فرسنگها دورتر از محل تولید هم وجود دارند.

"کرید" کارگردان جوانی دارد درست مثل قهرمان فیلمش. جوانی به نام "رایان کوگلر" که فقط 29 سال دارد و پیش از این فقط یک فیلم به نام "ایستگاه فرویتوال"(2013) و چند فیلم کوتاه تحسین شده را ساخته بود.

کلوگر با همین داشته ها توسط "رابرت چارتوف" و "اروین وینکلر" یعنی تهیه کنندگان اصلی سری "راکی" برای کارگردانی "کرید" که به نوعی هفتمین قسمت از سری فیلمهای "راکی" است انتخاب شد و البته این بار استالونه درست مانند نقشی که برای "دانی" در فیلم بازی می کند به عنوان همکار تولید نیز کنار کلوگر بود.

شاید همین هدایت درست بود که این جوان را در مسیری قرار داد تا بتواند اثری را خلق کند که هم به عنوان محصولی سرگرم کننده مورد توجه قرار گیرد و هم اینکه شرایط احیای دوباره استالونه ای را فراهم کند که سودای جوانی یک لحظه هم رهایش نمی کند و بعید است حالا حالاها هم به سبک نمونه هایی چون جمشید هاشم پور دست از اکشن بردارد و مثلا برود نقش پیرمردی آلزایمری را در یک کمدی مغشوش بازی کند!

*استالونه اعتبارش را بر اکشن گذاشت

در قرار دادن استالونه در مسیری که همچنان بتواند از سوابق خود در سینمای اکشن استفاده کند صدالبته که سینمای استودیویی هالیوود و کمپانیهایی چون پارامونت و برادران وارنر که در "کرید" حضور داشته اند نقش مهمی را بازی می کنند اما این را هم نباید از نظر دور داشت که استالونه اشتهاری که به واسطه سالها اکشن به دست آورده بود را زمینه ای هم کرد برای آن که به نوبه خود کمکی هم بکند به تولید آثار اکشن در دهه های مختلف. او حتی در دهه اخیر سعی کرد با جمع کردن اکشن کاران خاطره انگیز سالهای قبل محصولاتی چون سری "بی مصرفها" را بسازد که هرچند با برچسب آثار پاپ کورنی روبرو شدند ولی همچنان مخاطبان اکشن در سراسر جهان را به خود جلب نموند.

*اکشن کاران داخلی از اعتبار خود برای جلب سرمایه گذار استفاده نکردند

در نقطه مقابل اما در سینمای ایران نه تنها از تجریبات امثال هاشم پور برای کمک به احیای اکشن در دهه های اخیر استفاده نشده بلکه خود این چهره ها نیز کمترین تلاشی برای کمک به خاطره بازی مخاطبان فراهم نمی کنند و البته که مرتب می نالند که چرا سیستم دولتی آنها را فراموش کرده؟

درست است که بخشی از وظایف نهادهای سینمایی دولتی کمک به تولید محصولات استاندارد است اما اعتبار امثال هاشم پور نیز اگر به درستی حفظ می شد خود می توانست بهترین زمینه ساز حضور سرمایه گذاران برای کار و فعالیت در سینمای اکشن باشد.

استالونه اگر همچنان ژانری را که در آن شهره شده دنبال می کند یک دلیل اش برنامه ریزی های خودش است که می کوشد از اعتبار و شهرتش به نفع امتداد ژانر اکشن استفاده کند و این نکته ای است که اکشن کاران ایرانی هیچ گاه جدی اش نگرفتند.
 

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۷
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••